کد مطلب:276997 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:129

نگرانی ابرقدرتها
از بررسی روایات متعدد و گوناگونی كه در زمینه ی خروج آن شخصیت بزرگ سیاسی انقلابی (كه سیدی دوراندیش و ژرف نگر، و از دودمان رسول اكرم صلی الله علیه و آله است) وارد شده و ما نیز قسمت عمده ی این روایات را در بخش دوم و سوم كتاب یادآور شدیم چنین فهمیده می شود كه دعوت اسلامی آن سید بزرگوار مخصوصا پس از دوران انقلاب عمومی و همگانی است و از آنجائی كه این دعوت همگانی است و اختصاص به ایران ندارد، از اینرو برای بسیاری از كشورهای كوچك و بزرگ جهان و از آن جمله كشورهای عربی مجاور و بخصوص دو ابرقدرت شرق و غرب (كه منافع مادی خود را با دعوت به اسلام در خطر می بینند) بسیار ناگوار و ناخوش آیند است و از این جهت همه ی آنها دچار ترس و وحشت و نگرانی و اضطراب می گردند.

توضیح این مطلب چنان است كه: چون انقلاب اسلامی ایران به رهبری سیدی از دودمان رسول خدا صلی الله علیه و آله به پیروزی رسید و شهرت و آوازه ی انقلاب او بطور چشمگیری در سراسر دنیا طنین افكند و كار اسلام و مسلمانی بالا گرفت (و او هم دامنه ی دعوت اسلامی خویش را بوسیله ی سرویسهای خبری گسترش داد و مسلمانان جهان را به اتحاد و اتفاق و ترقی اسلام و محو آثار ظلم و سلطه گری دعوت نمود و همان چیزی را كه در ابتداء دعوت اسلامی خود از ایرانیان می خواست از سایر مسلمانان نیز خواستار شد و آنانرا به قیام و انقلاب، علیه حكام ظالم و فرمانروایان نالایق و دست نشانده ی اجانب فراخواند) ستمدیدگان و محرومان و بی نوایان جهان بر اثر گفتارهای شیوا و سخنان پرشور و انقلابی وی، مجذوب حركات انقلابی او می گردند و از هر سو بطرف انقلاب اسلامی او رو می آورند و نسبت به ایران و انقلاب، توجه خاص و دلبستگی مخصوصی از خود نشان می دهند و همین توجه و دل بستگی مسلمانان در سراسر عالم، مایه ی ترس



[ صفحه 400]



و وحشت و دلهره و نگرانی دولتهای بزرگ شرق و غرب می گردد و قدرتهای استكباری جهان نیز بخاطر اینكه به خیال خام خود از صدور انقلاب و نفوذ اسلام و اندیشه های انقلابی آن مرد خدا جلوگیری كنند و نگذارند بكشورهای دیگر و احیانا ممالك هم جوار و بخصوص كشورهای عربی و غربی سرایت كند، در صدد راه علاج برمی آیند تا بدان وسیله بتوانند از صدور انقلاب اسلامی ایران بجاهای دیگر ممانعت بعمل آورند.

و چون جلوگیری از انقلاب، برای آنها تقریبا از طریق عادی ممكن نیست بدین لحاظ سران كفر و استكبار، به كمك ایادی مرموز خود در داخل و خارج و همكاری و همیاری دولتكهای دست نشانده ی خویش (كه آنها نیز همچون سایر هم پالكیهای كافر خود، پایه های كاخ ستم و تاج و تخت لرزان خود را در معرض خطر و سقوط حتمی و قطعی می بینند) برای حفظ موقعیت سیاسی، و نگهداری حكومت استبدادی خویش، جهت درهم كوبیدن انقلاب اسلامی دست بكار می گردند و در حالی كه هنوز مردم مسلمان ایران از رنج گرفتاریها و نابسامانیهای ناشی از انقلاب دمی نیاسوده اند دشمنیها آغاز می شود، و همزمان با كینه توزیها و دشمنیها و تهدیدها و عربده جوئیهای شرق و غرب، كشورهای عربی منطقه نیز با آنها هم آواز گشته و با همكاری و همیاری یكدیگر، به انواع حیله ها و نیرنگها و تبلیغات سوء، علیه انقلاب اسلامی متوسل می شوند.

و چون دیدند كه حربه ی تبلیغات و افتراها و دروغها و تهمتها بتنهائی كارگر نیست یكی از دولتهای استعماری مجاور را به جنگ و محاربه ی با «ایران» تشویق و ترغیب می نمایند و با كمكهای مادی و معنوی خود وی را یاری میدهند، تا شاید بدینوسیله این حكومت جوان و نوپای اسلامی را از پای درآورده و از ریشه بخشكانند.

ولی در مقابل این همه توطئه ها و دسیسه چینیها و هیاهوها و هوچی گریها، رهبری انقلاب نیز كه در برابر زورگویان و ستم پیشگان و قدرت طلبان قد علم كرده است خم به ابرو نمی آورد و در مقابل آنان برمی خیزد و سرانجام با همدلی و همیاری ایرانیان پاكدل، كه وی را در كار قیام، و تأسیس دولت اسلامیش یاری داده اند، تصمیم می گیرد كه هر مانع و رادعی را كه سد راه پیشرفت انقلاب اسلامی وی می گردد از پیش پای خود بردارد و لذا هیچگونه ترس و بیمی بدل راه نمی دهد و با قامتی بلند و افراشته، چون كوهی استوار مردانه مقاومت می كند، و سرسختانه می جنگد و بدین سان دشمنان



[ صفحه 401]



اسلام و انقلاب را مأیوس، و آنان را از دستیابی به اهداف شومشان باز می دارد.مقصود روایات از هاشمی و خراسانی:

با یك مطالعه دقیق و اندیشمندانه در مجموع روایاتی كه درباره ی قیام دینی «ایرانیان» و رهبری آن سید بزرگوار از این نهضت كم نظیر و خداپسندانه رسیده است معلوم می شود كه این شخصیت برجسته ی انقلابی در واقع غیر از «سیدخراسانی» معروف و مشهوری است كه عده ای او را «حسنی» لقب داده و و خروج او را از خراسان دانسته اند!!! و گروهی هم با اتكاء به برخی از روایات وی را «حسینی» می دانند.

و اینك برای اینكه با شخصیت واقعی و اهداف عالیه ی این رادمرد بزرگ، آشنایی بیشتر پیدا كنیم و به روشنی دریابیم كه مدتی قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام، سید بزرگواری از دودمان اهل بیت علیهم السلام در ایران حكومت می كند و درگیر جنگی نابرابر می شود و پس از او سیدخراسانی ظاهر می گردد، نخست گفتار برخی از صاحب نظران را كه تا اندازه ای می تواند روشنگر این واقعیت باشد در اینجا می آوریم، و سپس عین روایاتی را كه از ناحیه ی پیشوایان دینی درباره ی این مرد عارف و وارسته و سیدخراسانی از طریق «شیعه» و «سنی» رسیده است نقل می نمائیم، و به شرح و بسط یكایك آنها می پردازیم تا حقیقت آنچه را كه تا بحال متذكر گردیده ایم بخوبی روشن شده و هویت و شخصیت این دو ذخیره ی بزرگ الهی برای همگان آشكار گردد.